معنی فارسی stoveless
B1stoveless، به معنای عدم وجود اجاق گاز یا وسیلهای برای پخت و پز.
Without a stove or means of cooking.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
من یک سال بدون اجاق زندگی کردم در حالی که سفر میکردم.
مثال:
I lived stoveless for a year while traveling.
معنی(example):
بسیاری از افراد در مناطق شهری با منابع محدود، بدون اجاق هستند.
مثال:
Many people are stoveless in urban areas with limited resources.
معنی فارسی کلمه stoveless
:
stoveless، به معنای عدم وجود اجاق گاز یا وسیلهای برای پخت و پز.