معنی فارسی stoving

B1

بخاردهی، فرآیند خم کردن چوب از طریق قرار دادن آن تحت بخار داغ.

The process of applying heat and moisture to wood to make it pliable.

verb
معنی(verb):

To heat or dry, as in a stove.

مثال:

to stove feathers

معنی(verb):

To keep warm, in a house or room, by artificial heat.

مثال:

to stove orange trees

example
معنی(example):

فرآیند بخاردهی تکنیکی است که در کار با چوب برای خم کردن چوب استفاده می‌شود.

مثال:

Stoving is a technique used in woodworking to bend wood.

معنی(example):

او چوب را بخار می‌کند تا آن را برای ساخت مبلمان آماده کند.

مثال:

He is stoving the wood to prepare it for furniture making.

معنی فارسی کلمه stoving

: معنی stoving به فارسی

بخاردهی، فرآیند خم کردن چوب از طریق قرار دادن آن تحت بخار داغ.