معنی فارسی stowaway
B1شخصی که به طور غیرقانونی و بدون بلیت سوار یک وسیله نقلیه میشود.
A person who secretly boards a vehicle, such as a ship or an aircraft, to avoid paying.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who hides on board a ship, train, etc. so as to get a free passage.
example
معنی(example):
مسافر غیرقانونی در حال پنهان شدن درHold بار کشف شد.
مثال:
The stowaway was discovered hiding in the cargo hold.
معنی(example):
او تلاش کرد که به عنوان یک مسافر غیرقانونی سفر کند تا از پرداخت هزینه بلیت جلوگیری کند.
مثال:
He tried to travel as a stowaway to avoid paying for a ticket.
معنی فارسی کلمه stowaway
:
شخصی که به طور غیرقانونی و بدون بلیت سوار یک وسیله نقلیه میشود.