معنی فارسی stowdown
B1جمع کردن و سازماندهی وسایل به منظور آمادهسازی برای ادامه یا پایان کار.
To collect and organize belongings in preparation for continuation or ending of an activity.
- VERB
example
معنی(example):
لطفاً وسایل خود را قبل از پرواز جمع کنید.
مثال:
Please stowdown your belongings before the flight.
معنی(example):
آنها باید تجهیزات را بعد از بازی جمع کنند.
مثال:
They need to stowdown the gear after the game.
معنی فارسی کلمه stowdown
:
جمع کردن و سازماندهی وسایل به منظور آمادهسازی برای ادامه یا پایان کار.