معنی فارسی strainproof
B2ماده یا ساختاری که در برابر فشار و زحمت مقاوم باشد.
Resistant to strain or stress; durable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده بدون فشار است و مدت طولانی دوام خواهد آورد.
مثال:
This material is strainproof and will last a long time.
معنی(example):
آنها یک ساختار بدون فشار برای ساختمان طراحی کردند.
مثال:
They designed a strainproof structure for the building.
معنی فارسی کلمه strainproof
:
ماده یا ساختاری که در برابر فشار و زحمت مقاوم باشد.