معنی فارسی stramineously
B1استرمنوس، به شیوهای نرم و شبیه به کاه حرکت کردن.
In a manner that is soft and flowing, resembling straw.
- ADVERB
example
معنی(example):
پارچه بهطور استرمنوس دور بدن او میچرخد.
مثال:
The fabric flows stramineously around her figure.
معنی(example):
او بهطور استرمنوس از میان چمنها عبور کرد.
مثال:
He moved stramineously through the grass.
معنی فارسی کلمه stramineously
:
استرمنوس، به شیوهای نرم و شبیه به کاه حرکت کردن.