معنی فارسی strappy
B1 /ˈstɹapi/شامل بندهای قابل مشاهده؛ معمولاً برای توصیف لباسها یا کفشها.
Having visible straps; often used to describe clothing or shoes.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of clothing, featuring or characterized by straps.
example
معنی(example):
او در مهمانی یک لباس بنددار پوشیده بود که شانههایش را به خوبی نمایش میداد.
مثال:
She wore a strappy dress to the party that highlighted her shoulders.
معنی(example):
صندلها طراحی بندداری داشتند که بسیار مد روز بود.
مثال:
The sandals had a strappy design that was very fashionable.
معنی فارسی کلمه strappy
:
شامل بندهای قابل مشاهده؛ معمولاً برای توصیف لباسها یا کفشها.