معنی فارسی stratagem

B2 /ˈstɹæt.ə.dʒəm/

ترفند، تدبیر، یا نقشه‌ای که برای فریب دادن دشمن یا دست یافتن به یک هدف استفاده می‌شود.

A plan or scheme, especially one used to trick or deceive others.

noun
معنی(noun):

A tactic or artifice designed to gain the upper hand, especially one involving underhanded dealings or deception.

example
معنی(example):

طرح فریبنده او برای برنده شدن در بازی شامل یک فریب هوشمندانه بود.

مثال:

His stratagem to win the game involved a clever ruse.

معنی(example):

ژنرال از یک ترفند برای فریب نیروهای دشمن استفاده کرد.

مثال:

The general used a stratagem to outsmart the enemy forces.

معنی فارسی کلمه stratagem

: معنی stratagem به فارسی

ترفند، تدبیر، یا نقشه‌ای که برای فریب دادن دشمن یا دست یافتن به یک هدف استفاده می‌شود.