معنی فارسی stratagematically

B2

به شیوه‌ای استراتژیک، در اشاره به استفاده از تدابیر و برنامه‌های هوشمند.

In a manner that employs strategy or strategical thinking.

example
معنی(example):

او به وضعیت به طور استراتژیک نزدیک شد و همه نتایج ممکن را در نظر گرفت.

مثال:

He approached the situation stratagematically, considering every possible outcome.

معنی(example):

تیم به طور استراتژیک کار کرد تا رقبای خود را از هوش بیندازد.

مثال:

The team worked stratagematically to outsmart their competitors.

معنی فارسی کلمه stratagematically

: معنی stratagematically به فارسی

به شیوه‌ای استراتژیک، در اشاره به استفاده از تدابیر و برنامه‌های هوشمند.