معنی فارسی strengthed
B2تقویت کردن به معنای افزایش قدرت، استحکام یا کیفیت چیزی است.
To increase the strength, firmness, or quality of something.
- VERB
example
معنی(example):
پل برای تحمل بارهای سنگینتر تقویت شد.
مثال:
The bridge was strenghtened to support heavier loads.
معنی(example):
ما در طول سالها دوستی خود را تقویت کردهایم.
مثال:
We have strenghtened our friendship over the years.
معنی فارسی کلمه strengthed
:
تقویت کردن به معنای افزایش قدرت، استحکام یا کیفیت چیزی است.
