معنی فارسی strengthful
B1قوت یا قدرت زیادی دارد.
Having or exhibiting strength.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ورزشکار قوی مسابقه را به راحتی به پایان رساند.
مثال:
The strengthful athlete completed the race with ease.
معنی(example):
او اجرای قویای داشت که تماشاگران را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
She gave a strengthful performance that impressed the audience.
معنی فارسی کلمه strengthful
:
قوت یا قدرت زیادی دارد.