معنی فارسی strictly

B1 /ˈstɹɪktli/

به‌طور قطعی و بدون استثنا، در همه حال و شرایط باید همان طور که گفته شده، عمل شود.

In a strict manner; without deviation from the rules or guidelines.

example
معنی(example):

شما باید به‌طور دقیق دستورالعمل‌ها را دنبال کنید.

مثال:

You must follow the guidelines strictly.

معنی(example):

رژیم غذایی به‌شدت تحت نظر پزشک است.

مثال:

The diet is strictly monitored by the doctor.

معنی فارسی کلمه strictly

: معنی strictly به فارسی

به‌طور قطعی و بدون استثنا، در همه حال و شرایط باید همان طور که گفته شده، عمل شود.