معنی فارسی strictured
B1سختگیرانه، به معنای محدود کننده و غیر قابل انعطاف.
Restrictive or constraining in terms of structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محیط سختگیرانه، خلاقیت را دشوار کرده بود.
مثال:
The strictured environment made creativity difficult.
معنی(example):
در قالب سختگیرانه، تنها پاسخهای خاص قابل قبول است.
مثال:
In a strictured format, only specific answers are acceptable.
معنی فارسی کلمه strictured
:
سختگیرانه، به معنای محدود کننده و غیر قابل انعطاف.