معنی فارسی strigilous

B1

استریژیلوز، به معنای داشتن بافتی خشن یا دندانه‌دار.

Describing a surface that is rough or has a claw-like texture.

example
معنی(example):

سطح استریژیلوز سنگ، بالا رفتن را دشوار کرد.

مثال:

The strigilous surface of the stone made it difficult to climb.

معنی(example):

او از الگوهای استریژیلوز که به صورت طبیعی در چوب شکل گرفته بودند، تحسین کرد.

مثال:

He admired the strigilous patterns formed naturally in the wood.

معنی فارسی کلمه strigilous

: معنی strigilous به فارسی

استریژیلوز، به معنای داشتن بافتی خشن یا دندانه‌دار.