معنی فارسی strigulose

B1

گیاهانی که سطحی زبر و خشن دارند.

Having a rough or bristly texture, often in reference to plants.

example
معنی(example):

بافت استریگولوز برگ‌ها خاص است.

مثال:

The strigulose texture of the leaves is distinct.

معنی(example):

بسیاری از گیاهان استریگولوز در محیط‌های خشک رونق می‌گیرند.

مثال:

Many strigulose plants thrive in dry environments.

معنی فارسی کلمه strigulose

: معنی strigulose به فارسی

گیاهانی که سطحی زبر و خشن دارند.