معنی فارسی string together
B1به معنای متصل کردن یا ترکیب کردن چندین عنصر یا اطلاعات به یک واحد منسجم است.
To connect or combine different elements or pieces of information in a coherent manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To connect or attach (some things) using string or a string-like material.
مثال:
I'll string these beads together to make a necklace for you.
معنی(verb):
(by extension) To put together in a series or sequence.
example
معنی(example):
من تمام بخش‌های مختلف اطلاعات را به یک گزارش مرتبط می‌کنم.
مثال:
I will string together all the different pieces of information into one report.
معنی(example):
نویسنده توانست یک روایت جذاب را از مصاحبه‌های مختلف به هم مرتبط کند.
مثال:
The writer managed to string together a compelling narrative from various interviews.
معنی فارسی کلمه string together
:
به معنای متصل کردن یا ترکیب کردن چندین عنصر یا اطلاعات به یک واحد منسجم است.
