معنی فارسی stringybark
B2درختی از نوع درختان خانواده موریان، با پوست زبر و چوب محکم، که معمولاً در مناطق استوایی و نیمه‌استوایی می‌روید.
A tree that belongs to the Eucalyptus genus, known for its rough bark and hard wood.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of a number of Australian eucalyptus trees with fibrous bark, or the wood or bark of such trees.
example
معنی(example):
درخت استرینگيبارك بافت زبری دارد.
مثال:
The stringybark tree has a rough texture.
معنی(example):
استرینگيبارك اغلب برای ساخت مبلمان با دوام استفاده می‌شود.
مثال:
Stringybark is often used for making durable furniture.
معنی فارسی کلمه stringybark
:
درختی از نوع درختان خانواده موریان، با پوست زبر و چوب محکم، که معمولاً در مناطق استوایی و نیمه‌استوایی می‌روید.
