معنی فارسی strolld
A2استرولد، نوعی فعالیت قدمزنی آرام و بیهدف که معمولاً برای لذتبردن از محیط استفاده میشود.
To walk in a leisurely or relaxed manner.
- VERB
example
معنی(example):
او در پارک قدمزنی کرد و از آفتاب لذت برد.
مثال:
She strolld through the park, enjoying the sunshine.
معنی(example):
او اغلب بعد از شام در خیابان قدم میزد.
مثال:
He often strolld down the street after dinner.
معنی فارسی کلمه strolld
:
استرولد، نوعی فعالیت قدمزنی آرام و بیهدف که معمولاً برای لذتبردن از محیط استفاده میشود.