معنی فارسی stroppy
B1 /ˈstɹɒpi/عصبی، بدخلق و غیرقابل کنترل، بهویژه در مورد نوجوانان یا افرادی که به راحتی عصبانی میشوند.
Bad-tempered or often angry, especially in regards to children or teenagers.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Ornery, fractious, belligerent, or obstreperous, and hence difficult to deal with.
example
معنی(example):
او از زمانی که اسباب بازی مورد علاقهاش را گم کرده کمی عصبانی بوده است.
مثال:
She has been a bit stroppy since she lost her favorite toy.
معنی(example):
نوجوان عصبانی از انجام هرگونه کار خانهای خودداری کرد.
مثال:
The stroppy teenager refused to do any chores.
معنی فارسی کلمه stroppy
:
عصبی، بدخلق و غیرقابل کنترل، بهویژه در مورد نوجوانان یا افرادی که به راحتی عصبانی میشوند.