معنی فارسی stroup

B1

غلیظی یا قوام یک مایع، به ویژه سوپ یا خوراک.

The thickness or consistency of a liquid, particularly in soups or stews.

example
معنی(example):

قوام سوپ غلیظ و دلپذیر بود.

مثال:

The stroup of the soup was thick and hearty.

معنی(example):

آنها از غلظت سوپی که از سبزیجات تازه تهیه شده بود لذت بردند.

مثال:

They enjoyed the stroup made from fresh vegetables.

معنی فارسی کلمه stroup

: معنی stroup به فارسی

غلیظی یا قوام یک مایع، به ویژه سوپ یا خوراک.