معنی فارسی strove
B1تلاش کرد، فعلی که به معنای کوشش و تلاش برای رسیدن به یک هدف خاص است.
Past tense of strive; to have made great efforts to achieve something.
- VERB
example
معنی(example):
او تلاش کرد تا تکالیفش را قبل از شام تمام کند.
مثال:
She strove to finish her homework before dinner.
معنی(example):
او سال گذشته به شدت تلاش کرد تا قهرمانی را به دست آورد.
مثال:
He strove hard to win the championship last year.
معنی فارسی کلمه strove
:
تلاش کرد، فعلی که به معنای کوشش و تلاش برای رسیدن به یک هدف خاص است.