معنی فارسی struck joint

B2

مفصل که تحت فشار یا ضربه قرار گرفته و آسیب دیده است.

A joint that has been damaged due to impact or pressure.

example
معنی(example):

مفصل ضربه خورده تعمیرش سخت بود.

مثال:

The struck joint was difficult to repair.

معنی(example):

او مفصل ضربه خورده را بررسی کرد تا ببیند چه مشکلی وجود دارد.

مثال:

She examined the struck joint to see what was wrong.

معنی فارسی کلمه struck joint

: معنی struck joint به فارسی

مفصل که تحت فشار یا ضربه قرار گرفته و آسیب دیده است.