معنی فارسی strumaticness
B1استروماتیک بودن، کیفیت یا ویژگیای که به استروم مرتبط است.
The quality or condition of being strumatic.
- NOUN
example
معنی(example):
استروماتیک بودن محیط بر عملکرد تیم تأثیر گذاشت.
مثال:
The strumaticness of the environment affected the team's performance.
معنی(example):
ارزیابی استروماتیک بودن برای تحلیل ما مهم است.
مثال:
Evaluating the strumaticness is important for our analysis.
معنی فارسی کلمه strumaticness
:
استروماتیک بودن، کیفیت یا ویژگیای که به استروم مرتبط است.