معنی فارسی stumer

B1

شخصی که در نیاز به کمک حالت سردرگمی و درماندگی دارد.

A person who is lost for words or cannot think clearly.

noun
معنی(noun):

Something worthless or counterfeit.

example
معنی(example):

او همیشه در حل مسائل ریاضی یک استامر بود.

مثال:

He was always a stumer when it came to math problems.

معنی(example):

مشکل بود که باور کنم او در علم نیز یک استامر بود.

مثال:

I found it hard to believe he was a stumer in science too.

معنی فارسی کلمه stumer

: معنی stumer به فارسی

شخصی که در نیاز به کمک حالت سردرگمی و درماندگی دارد.