معنی فارسی stumpwise
B1به معنای نزدیک شدن به یک مشکل به طور تدریجی و مرحله به مرحله.
Approaching a task or problem incrementally, focusing on addressing smaller components step by step.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به مشکل به شیوهای استمپی نزدیک شد و تلاش کرد که یک قسمت را در هر بار حل کند.
مثال:
He approached the problem stumpwise, trying to tackle one piece at a time.
معنی(example):
تفکر به شیوه استمپی میتواند اغلب به راهحلهای خلاقانه منجر شود.
مثال:
Stumpwise thinking can often lead to creative solutions.
معنی فارسی کلمه stumpwise
:
به معنای نزدیک شدن به یک مشکل به طور تدریجی و مرحله به مرحله.