معنی فارسی stuprated

B1

به طور رسمی مورد ارزیابی یا نقد قرار گرفته است.

Reviewed or assessed formally, often critically.

example
معنی(example):

یافته‌ها توسط کمیته برای بررسی دقیق ارزیابی شد.

مثال:

The findings were stuprated by the committee for thorough review.

معنی(example):

او احساس کرد که ایده‌هایش به طور ناعادلانه در بحث ارزیابی شدند.

مثال:

He felt his ideas were stuprated unfairly during the discussion.

معنی فارسی کلمه stuprated

: معنی stuprated به فارسی

به طور رسمی مورد ارزیابی یا نقد قرار گرفته است.