معنی فارسی stylo
A2نوعی خودکار که معمولاً با کیفیت و طراحی زیبا ساخته شده است.
A type of pen, often used for elegant writing.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of the genus Stylosanthes of flowering plants.
example
معنی(example):
او یادداشتهایش را با یک خودکار مجلل نوشت.
مثال:
He wrote his notes with a fancy stylo.
معنی(example):
یک خودکار میتواند نوشتن را بیشتر باوقار کند.
مثال:
A stylo can make writing feel more elegant.
معنی فارسی کلمه stylo
:
نوعی خودکار که معمولاً با کیفیت و طراحی زیبا ساخته شده است.