معنی فارسی styward

A2

استیورد به شخصی اطلاق می‌شود که مسئول نگهداری و مراقبت از خوک‌ها است.

A person responsible for the care and management of pigs.

example
معنی(example):

استیورد اطمینان حاصل کرد که خوک‌ها غذای کافی دارند.

مثال:

The styward ensured that the pigs had enough food.

معنی(example):

به عنوان یک استیورد، وظیفه او حفظ نظافت انبار بود.

مثال:

As a styward, his duty was to keep the barn clean.

معنی فارسی کلمه styward

: معنی styward به فارسی

استیورد به شخصی اطلاق می‌شود که مسئول نگهداری و مراقبت از خوک‌ها است.