معنی فارسی sub-soiled
B1به خاکهایی اشاره دارد که بهطرز خاصی زیر خاک شدهاند تا خواص فیزیکی و شیمیایی آنها بهبود یابد.
Describing land that has undergone the process of subsoiling.
- VERB
example
معنی(example):
زمین در پاییز گذشته زیر خاک شده بود تا برای کاشت آماده شود.
مثال:
The land was sub-soiled last autumn to prepare for planting.
معنی(example):
مناطق زیر خاک شده عملکرد بهتری در محصولات نشان دادهاند.
مثال:
Sub-soiled areas have shown better crop yields.
معنی فارسی کلمه sub-soiled
:
به خاکهایی اشاره دارد که بهطرز خاصی زیر خاک شدهاند تا خواص فیزیکی و شیمیایی آنها بهبود یابد.