معنی فارسی subaffluently
B1زیرثروت به شیوهای اشاره دارد که در آن افراد توانایی کمتری برای برآوردن نیازهای مالی دارند.
In a manner that indicates a lack of wealth; living in a state of modest means.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها زیرثروت زندگی میکنند و نیازها را بر خواستهها ترجیح میدهند.
مثال:
They live subaffluently, prioritizing needs over wants.
معنی(example):
زندگی زیرثروت اغلب به مهارتهای استفاده بهینه از منابع میآموزد.
مثال:
Living subaffluently often teaches resourcefulness.
معنی فارسی کلمه subaffluently
:
زیرثروت به شیوهای اشاره دارد که در آن افراد توانایی کمتری برای برآوردن نیازهای مالی دارند.