معنی فارسی subagencies
B1زیرمجموعه، سازمان یا نهاد کوچکی است که بخشی از یک سازمان بزرگتر و معمولاً با هدف خاص فعالیت میکند.
An agency that is part of a larger organization, often executing specific functions or services.
- noun
noun
معنی(noun):
An agency that is subordinate to, or part of, another.
example
معنی(example):
دولت چندین زیرمجموعه دارد که بر جنبههای مختلف خدمات عمومی تمرکز میکند.
مثال:
The government has several subagencies that focus on different aspects of public service.
معنی(example):
زیرمجموعهها میتوانند خدمات بیشتری تخصصیتر از آژانس اصلی ارائه دهند.
مثال:
Subagencies can provide more specialized services than the main agency.
معنی فارسی کلمه subagencies
:
زیرمجموعه، سازمان یا نهاد کوچکی است که بخشی از یک سازمان بزرگتر و معمولاً با هدف خاص فعالیت میکند.