معنی فارسی subapprobation
B2تایید ضمنی به معنای نوعی حمایت یا تصدیق است که به وضوح بیان نشده باشد.
An implicit approval that is given without overt praise.
- NOUN
example
معنی(example):
او با تایید آشکار از سوی همتیمیهایش عمل کرد.
مثال:
He acted with subapprobation from his peers.
معنی(example):
تایید ضمنی تصمیم توسط گروه حس میشد.
مثال:
The subapprobation of the decision was felt by the group.
معنی فارسی کلمه subapprobation
:
تایید ضمنی به معنای نوعی حمایت یا تصدیق است که به وضوح بیان نشده باشد.