معنی فارسی subarctic
B1 /sʌbˈɑːktɪk/زیر قطبی، مربوط به مناطقی که در نزدیکی قطب شمال قرار دارند و دارای شرایط آب و هوائی خاص هستند.
Relating to regions just south of the Arctic Circle, characterized by harsh climates.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
Region immediately outside of the Arctic Circle or regions similar to these in climate or conditions of life.
adjective
معنی(adjective):
Of, relating to, or characteristic of the subarctic.
example
معنی(example):
منطقه زیر قطبی زمستان‌های طولانی و تابستان‌های کوتاهی را تجربه می‌کند.
مثال:
The subarctic region experiences long winters and short summers.
معنی(example):
حیوانات زیر قطبی به دماهای سرد سازگار شده‌اند.
مثال:
Subarctic animals have adapted to cold temperatures.
معنی فارسی کلمه subarctic
:
زیر قطبی، مربوط به مناطقی که در نزدیکی قطب شمال قرار دارند و دارای شرایط آب و هوائی خاص هستند.
