معنی فارسی subassociational

B1

زیرارتباطی، مربوط به شبکه‌ها یا روابط فرعی در یک سازمان.

Relating to the secondary associations or networks within a larger organization.

example
معنی(example):

گزارش به واحدهای زیرارتباطی درون سازمان می‌پردازد.

مثال:

The report discusses subassociational units within the organization.

معنی(example):

شبکه‌های زیرارتباطی می‌توانند بهبود همکاری را تسهیل کنند.

مثال:

Subassociational networks can enhance collaboration.

معنی فارسی کلمه subassociational

: معنی subassociational به فارسی

زیرارتباطی، مربوط به شبکه‌ها یا روابط فرعی در یک سازمان.