معنی فارسی subaverage

B1

زیر میانگین به وضعیتی اطلاق می‌شود که از سطح متوسط پایین‌تر است.

Below the average level; not reaching standard expectations.

example
معنی(example):

نتایج آزمایش او در مقایسه با میانگین کلاس زیر میانگین بود.

مثال:

His test scores were subaverage compared to the class average.

معنی(example):

عملکرد زیر میانگین ممکن است نشان‌دهنده نیاز به کمک اضافی باشد.

مثال:

A subaverage performance may indicate a need for additional help.

معنی فارسی کلمه subaverage

: معنی subaverage به فارسی

زیر میانگین به وضعیتی اطلاق می‌شود که از سطح متوسط پایین‌تر است.