معنی فارسی subbasses

B1

زیرbass‌ها به فرکانس‌های پایینی گفته می‌شود که در موسیقی به وجود قدرت و احساس بستگی دارند.

Plural form of subbass, referring to multiple low-frequency sounds that enhance music.

example
معنی(example):

زیرbass‌ها احساس قدرتی به موسیقی الکترونیک می‌دهند.

مثال:

Subbasses add a powerful feel to electronic music.

معنی(example):

اجراهای زنده غالباً بر زیرbass‌ها تأکید می‌کنند تا تماشاگران را درگیر کنند.

مثال:

Live performances often emphasize the subbasses to engage the audience.

معنی فارسی کلمه subbasses

: معنی subbasses به فارسی

زیرbass‌ها به فرکانس‌های پایینی گفته می‌شود که در موسیقی به وجود قدرت و احساس بستگی دارند.