معنی فارسی subcapsular

B2

زیر کپسولی، به ناحیه‌ای در زیر کپسول یک ارگان اشاره دارد.

Pertaining to the area beneath a capsule, especially in anatomical contexts.

example
معنی(example):

پزشک به مکان زیر کپسولی ضایعه اشاره کرد.

مثال:

The doctor noted the subcapsular location of the lesion.

معنی(example):

مایع زیر کپسولی می‌تواند نشان‌دهنده یک وضعیت زمینه‌ای باشد.

مثال:

Subcapsular fluid can indicate an underlying condition.

معنی فارسی کلمه subcapsular

: معنی subcapsular به فارسی

زیر کپسولی، به ناحیه‌ای در زیر کپسول یک ارگان اشاره دارد.