معنی فارسی subcavate

B1

حفر کردن یا گودبرداری در زیر سطح زمین با هدف خاص مانند ساخت و ساز.

To excavate or hollow out a space beneath a surface.

example
معنی(example):

سازندگان تصمیم گرفتند که زمین را حفر کنند تا یک زیرزمین بسازند.

مثال:

The builders decided to subcavate the ground to create a basement.

معنی(example):

برای کسب فضای بیشتر، تصمیم گرفتند که زیر ساختار موجود حفر کنند.

مثال:

To gain more space, they chose to subcavate under the existing structure.

معنی فارسی کلمه subcavate

: معنی subcavate به فارسی

حفر کردن یا گودبرداری در زیر سطح زمین با هدف خاص مانند ساخت و ساز.