معنی فارسی subclan

B1

زیرقبیله به گروهی از افراد در درون یک قبیله بزرگ‌تر اشاره دارد که خصوصیات متمایزی دارند.

A group of people within a larger clan that has its own distinct characteristics.

example
معنی(example):

قبیله دارای زیرقبیله‌های مختلفی است که هر کدام آداب و رسوم خود را دارند.

مثال:

The tribe has various subclans that each have their own customs.

معنی(example):

هر زیرقبیله نقشی منحصر به فرد در جامعه بزرگ‌تر ایفا می‌کند.

مثال:

Each subclan plays a unique role within the larger community.

معنی فارسی کلمه subclan

: معنی subclan به فارسی

زیرقبیله به گروهی از افراد در درون یک قبیله بزرگ‌تر اشاره دارد که خصوصیات متمایزی دارند.