معنی فارسی subclimactic
B2زیر اوج، به چیزی اطلاق میشود که در مقایسه با نقاط اوج یا قویتر کاملاً ناچیز یا ضعیف است.
Describing something that is below the climax or peak of a situation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فیلم دارای پایان زیر اوج بود که تماشاگران را گیج کرد.
مثال:
The movie had a subclimactic ending that left the audience confused.
معنی(example):
سخنرانی او نسبت به هیجان سخنران قبلی زیر اوج بود.
مثال:
His speech was subclimactic compared to the excitement of the previous speaker.
معنی فارسی کلمه subclimactic
:
زیر اوج، به چیزی اطلاق میشود که در مقایسه با نقاط اوج یا قویتر کاملاً ناچیز یا ضعیف است.