معنی فارسی subcollegial

B1

زیرکالجی به ویژگی‌ها یا فعالیت‌های مرتبط با زیرکالج‌ها و ساختارهای فرعی در نظام‌های آموزشی اشاره دارد.

Relating to or characteristic of institutions or organizations that are subordinate to a main college.

example
معنی(example):

سازمان زیرکالجی بر خدمات حمایت از دانش‌آموزان تمرکز دارد.

مثال:

The subcollegial organization focuses on student support services.

معنی(example):

نقش او تسهیل تعاملات زیرکالجی بین بخش‌های مختلف است.

مثال:

Her role is to facilitate subcollegial interactions among different departments.

معنی فارسی کلمه subcollegial

: معنی subcollegial به فارسی

زیرکالجی به ویژگی‌ها یا فعالیت‌های مرتبط با زیرکالج‌ها و ساختارهای فرعی در نظام‌های آموزشی اشاره دارد.