معنی فارسی subcommissary
B2زیردست خواروبار، شخصی است که مسئولیت تأمین و توزیع مواد و کالاها را در یک واحد یا سازمان بر عهده دارد.
A position responsible for managing the supplies and provisions necessary for a particular group or operation.
- NOUN
example
معنی(example):
زیردست خواروبار مؤثرانه تأمین مواد لازم برای واحد را مدیریت کرد.
مثال:
The subcommissary managed supplies for the unit effectively.
معنی(example):
در اردوگاه، زیردست خواروبار اطمینان حاصل کرد که همه غذاهای کافی دارند.
مثال:
In the camp, the subcommissary ensured everyone had enough food.
معنی فارسی کلمه subcommissary
:
زیردست خواروبار، شخصی است که مسئولیت تأمین و توزیع مواد و کالاها را در یک واحد یا سازمان بر عهده دارد.