معنی فارسی subcompacts
B2قراردادهای کوچک یا توافقات که به عنوان بخشی از یک قرارداد بزرگتر به وجود میآیند.
Smaller agreements or contracts that form part of a larger agreement.
- noun
noun
معنی(noun):
Something that is smaller than the compact version, especially a very small car.
example
معنی(example):
آنها وارد چندین قرارداد فرعی شدند تا به مسائل محلی رسیدگی کنند.
مثال:
They entered into several subcompacts to address local issues.
معنی(example):
این توافقنامهها شامل قراردادهای فرعی متعددی برای بخشهای مختلف بود.
مثال:
The agreements included multiple subcompacts for different sectors.
معنی فارسی کلمه subcompacts
:
قراردادهای کوچک یا توافقات که به عنوان بخشی از یک قرارداد بزرگتر به وجود میآیند.