معنی فارسی subdelegation

B2

عمل یا فرآیند واگذاری وظایف یا مسئولیت‌ها به افرادی دیگر.

The act or process of delegating responsibilities to another person, typically subordinate.

example
معنی(example):

واگذاری وظایف می‌تواند عملکرد تیم را بهبود بخشد.

مثال:

Subdelegation can improve team performance.

معنی(example):

در کسب و کار، واگذاری وظایف اغلب برای کارایی ضروری است.

مثال:

In business, subdelegation is often necessary for efficiency.

معنی فارسی کلمه subdelegation

: معنی subdelegation به فارسی

عمل یا فرآیند واگذاری وظایف یا مسئولیت‌ها به افرادی دیگر.