معنی فارسی subdelirium
C1وضعیتی در روان که بین هوشیاری کامل و توهم قرار دارد.
A condition of the mind that lies between full consciousness and delusion.
- NOUN
example
معنی(example):
وضعیت روانی توصیف شده به عنوان زیر دلریوم میتواند نگرانکننده باشد.
مثال:
The mental state described as subdelirium can be alarming.
معنی(example):
علائم زیر دلریوم اغلب نیاز به توجه پزشکی دارند.
مثال:
Symptoms of subdelirium often require medical attention.
معنی فارسی کلمه subdelirium
:
وضعیتی در روان که بین هوشیاری کامل و توهم قرار دارد.