معنی فارسی subdentation

B1

سابدنتیشن، نوعی فرو رفتگی یا کاسه‌ای است که در زیر یک سطح ایجاد می‌شود.

A small indentation or depression located below a surface.

example
معنی(example):

سابدنتیشن به یک فرو رفتگی کوچک در زیر یک سطح اشاره دارد.

مثال:

Subdentation refers to a small indentation below a surface.

معنی(example):

دانشمند سابدنتیشن را در نمونه‌های زمین‌شناسی مطالعه کرد.

مثال:

The scientist studied subdentation in geological samples.

معنی فارسی کلمه subdentation

: معنی subdentation به فارسی

سابدنتیشن، نوعی فرو رفتگی یا کاسه‌ای است که در زیر یک سطح ایجاد می‌شود.