معنی فارسی subdenticulated

B1

سابدنتیکولیت، به حالتی اطلاق می‌شود که ویژگی‌هایی مشابه با برجستگی‌های کوچک دندانی دارد.

Having features characterized by small tooth-like projections.

example
معنی(example):

بدن حشره به عنوان سابدنتیکولیت شناخته شد.

مثال:

The insect’s body was found to be subdenticulated.

معنی(example):

برخی از ارگانیسم‌های سابدنتیکولیت دشوارتر برای طبقه‌بندی هستند.

مثال:

Some subdenticulated organisms are harder to classify.

معنی فارسی کلمه subdenticulated

: معنی subdenticulated به فارسی

سابدنتیکولیت، به حالتی اطلاق می‌شود که ویژگی‌هایی مشابه با برجستگی‌های کوچک دندانی دارد.