معنی فارسی subelementally
C1به نحوی که به عناصر کوچکتر از یک عنصر بزرگتر مربوط باشد، معمولاً در مباحث علمی استفاده میشود.
In a manner relating to or characterized by components smaller than the basic elements.
- ADVERB
example
معنی(example):
ترکیبها در شرایط خاص به صورت زیرعنصری رفتار میکنند.
مثال:
The compounds behave subelementally under certain conditions.
معنی(example):
او دادهها را به طور زیرعنصری تحلیل کرد تا ناهماهنگیها را پیدا کند.
مثال:
She analyzed the data subelementally to find discrepancies.
معنی فارسی کلمه subelementally
:
به نحوی که به عناصر کوچکتر از یک عنصر بزرگتر مربوط باشد، معمولاً در مباحث علمی استفاده میشود.