معنی فارسی subentire

B1

زیرمجموعه به بخش یا عنصر کوچکتری اطلاق می‌شود که بخشی از یک کل است.

A part or element that is subordinate to a larger whole.

example
معنی(example):

بحث زیرمجموعه روی موضوع اصلی متمرکز بود.

مثال:

The subentire discussion focused on the main topic.

معنی(example):

در علوم، بخش‌های زیرمجموعه می‌تواند به بخش‌های کوچکتر از یک کل اشاره کند.

مثال:

In science, subentire pieces can refer to smaller portions of a whole.

معنی فارسی کلمه subentire

: معنی subentire به فارسی

زیرمجموعه به بخش یا عنصر کوچکتری اطلاق می‌شود که بخشی از یک کل است.