معنی فارسی subequivalve

B1

ساختار یا ویژگی که تقریباً معادل یا شبیه به دیگری است، مخصوصاً در زیست‌شناسی.

A structure or feature that is nearly equivalent or similar to another, especially in biological contexts.

example
معنی(example):

ساختار نیمه‌معادل در بعضی از نرم‌تنان یافت می‌شود.

مثال:

The subequivalve structure is found in certain mollusks.

معنی(example):

دانشمندان ویژگی‌های نیمه‌معادل را در گونه‌های مختلف مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study subequivalve characteristics in various species.

معنی فارسی کلمه subequivalve

: معنی subequivalve به فارسی

ساختار یا ویژگی که تقریباً معادل یا شبیه به دیگری است، مخصوصاً در زیست‌شناسی.